همه توی دانشگاه ،خوابیدن باچشم باز رو یادمیگیرن،من توی کلاس زبان یادگرفتمش!!
امروز سرکلاس زبان واقعــــــــــــــــاً خواب بودم،تیچرنگاهم میکرد ازم سوال میپرسید جواب نمیدادم بغلیم میزد بهم میگفت یاسی تیچرباتوئه!!!
یعنی اصن داغونماااا :|
یه چندوقت دیگه هم که مدرسه هابازمیشن دیگه8ساعت مدرسه رو کاملا خوابم!!!
عاشق لحظه هاییم که معلم نگاهم میکنه،منم بااینکه هیچی نفهمیدم،به نشانه ی تایید سرتکون میدم!!!
یادش بخیر...سرزنگ حرفه باخواب بودم یاتوکتابم نقاشی میکشیدم برای مرغا و تخم مرغاسیبیل و عینک میکشیدم!!
ولی بقیه زنگا نه!
پارسال،منو هاله خیلی باهم قهرمیکردیم،یه بارکه قهربودیم،هاله مرضش گرفت،دست منوگرفت ناخناشو کرد تو دستم ولی خب چون هاله ناخن هاشومیجوه اصلا ناخن نداشت دستم درد نگرفت
ولی بجاش من ناخن هام بلندن،یه جوری دستشو سوراخ کردم که هنوز که هنوز جاش مونده!!به همین برکت قسم!!
ماجرابرمیگرده به10ماه پیش،1هفته پیش که خونه هاله اینابودم،دستشودیدم هنوز جای ناخنام رو دستش بود!!
برگشته میگه وحشی مغول ببین دستموچیکارکردی که هنوز جاش مونده،توی ناخنت باکتری بود!!!
کلاخیلی فان داریم!!
نظرات شما عزیزان:
تبادل لینک
هوشمند
برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان هرچی که
دلمون
بخواد...
و آدرس
setareye5par.LXB.ir
لینک نمایید
سپس مشخصات
لینک خود را در
زیر نوشته . در
صورت وجود لینک
ما در سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 35
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 314
بازدید کل : 40082
تعداد مطالب : 552
تعداد نظرات : 1459
تعداد آنلاین : 1