هعی...

بابام داشت باهام درمورد امتحانات نهایی حرف میزد گفت امتحان نهایی از کجا میاد؟؟

من:استان!

بابام:خب چه فرقی بابقیه ی امتحانا داره؟؟

من:امممم...خب..خب بعدش بهمون سیکل میدن!!

بابام هنگ کرد مامانم هم اونو خنده اش گرفته بود!

بابام:...خب اونکه اره منظورم اینه که نکات ریز کتاب ....

....

سر زنگ علوم فاطمه و فائزه داشتن چرتو پرت میگفتن و میخندیدیم یهو کتشون(صندلیشون)برگشت اینا فرود موفقی با مخ داشتن

معلم علوممون:این بچه بازیا چیه بلند شید ببینم

فاطمه یهو بلند شد گفت:خانم چرا باما دعوا میکنید؟؟اگه چیزیمون میشد چی؟؟

اگه ضربه مغزی میشدیم چی؟؟

ما اینده سازان ملت!ما ناسلامتی قراره زن دکتر و مهندسان این جامعه بشیم!!

....

یعنی همسر اینده ی من الان تو اینترنته؟؟

خااااک تو سرررت!!پاشو برو برای ایندمون پول جمع کن!!

واسه بچه هامون...چقدر بی فکری!!

من کلا تو عمرم پسر خوب ندیدم و نخواهم دید!!(آلبته بجز ادام)

مثال میزنم:

اینا که تو خیابونن ادم میترسه ازکنارشون رد شه یه طومار متلک بار آدم میکنن اینا هیچی!

میریم سر اوندسته از پسرای به ظاهر خوب!

چرا راه دور بریم همین پسر خاله های خودم!

اینا خدای دینن!!به دخترا نگاه نمیکنن متلک نمیندازن و...

ولی...ولی...

ولی زبون دارن دومترررررررررر!!

متلک نمیندازن ولی تامیتونن اذیت میکنن!

کارشونم اذیت کردن دخترای فامیله!

البته منکه تجربه نداشتم چون اصلا ازشون خوشم نمیاد باهاشون هم حرف نمیزنم

ولی در این حد میدونم که دختر داییم به خونشون تشنه اس!

همین دیگه....واینکه به این نتیجه رسیدم که اصلا پسر خوب وجود نداره!(البته بجز ادام)

عاقا محض اطلاع بابای من دندون پزشکه .
یه روز زنگ درو زد منم رفتم آیفون رو برداشتم : کیه ؟؟
بابام : منم ، دهنتو باز کن !!!
من 0‎_o
بابام ^__^
در @_@
دهن :|

(اینو تو 4jok دیدم پوکیدم از خنده گفتم شماهم بهره ببرید)

اگه سکانس های غذاخوردنو از فیلمای ایرانی حذف کنی ی ده بیس دقیقه میمونه که اونم:
یا گشنشونه...
یا درحال غذا آماده کردنن...
یادارن شکست عشقی میخورن:(
اگه بخوایم کلی بگیم...
فیلم ایرانی فیلمیست ک در بستر غذاخوردن اتفاقات متفرقه ای نیز می افتد:|

اصلا زن باید محکم بازوی عشقشو گاز بگیره تا همه نشان مخصوص حاکم بزرگ رو ببینن و نزدیک عشقش نشن...
بله...اینجوریاس...

من الان دلم برای مینو تنگ شده!!

دختره ی دیوونه کامنت وبشم بسته!!

مینو؟؟

سلام سلام سلام

جاتون زرد تو مدرسه با بچه ها جناغ میشکوندیم!

اول منو نگین باهم جناغ شکوندیم...لازمه بگم من بردم یا نه؟؟

اصلا بذارید اول بگم بازیش چطوریه!

من با امکانات کم توضیح میدم!

اول با دست یه حرکاتی انجام میدیم و بازی شروع میشه یعنی دونفری که باهم جناغ شکوندن نباید از هم چیزی بگیرند!

توضیح مفصل تر:

مثلا منو نگین باهم جناغ شکوندیم اگه من چیزی به نگین دادم و نگین یادش نبود که نباید از من بگیره من بلافاصله میگم:یادم تو را فراموش!!

و نگین مجبوره به چیزی که  سرش جناغ شکوندیم عمل کنه!

(منو نگین سر 3 بسته Twix جناغ شکوندیم)

ولی اگه یادش باشه میگه:یادمه!بعد میتونه اون چیزو از من بگیره!

خب ما جناغ شکوندیمو منتظر شدیم

زنگ خورد منم کتابای نگینو که رو میزم بود جمع کردم بش دادم سریع هم گفتم یادم تو را فراموش!

دیگه بماند که نزدیک بود نصفم کنه!

الانم دارم twix میخورم!!

با ملیکا هم جناغ شکوندیم سر کتاب ربکا(تو مدرسه امون نمایشگاه کتاب زدن)

هیچی دیگه داشتن برگه درمورد رضایت از مدارس هوشمند میدادن من مال نگینو ملیکا رو گرفتم اونا بالا بودن براشون بردم اول برگه نگینو دادم بعد برگه ملیکا

من:ملیک بگیر برگه اتو یادم هم تو را فراموش فرداهم یادت نره کتاب رو برام بخری!!

و اومدم سریع برم پایین که ملیکا مانتوم رو کشید و زدم(خیلی حرصش گرفته بود)دیگه اینکه شانس اوردم با مخ نرفتم تو نرده ها!

اخلاقم سگه

افکارم تکه

امثالم کمه

من یه آدم مغرور چرتِ مزخرفم

ولی

کسی رو مجبور نمیکنم تحملم کنه!

به بعضیام باس گفت:اخه پشم...

تو رو چه به خشم!

وقتی میگم خفه شو...

بگو چشم!!

(خاصه شینا پشم)