اگه پسرانبودن چی میشد؟؟

برید ادامه مطلب توروخداااااااااااااااا!:))

اول ازچندتاازسوتیامون بگم:

تومدرسه بعدازکلاس ریاضی داشتیم بازحل میحرفیدیم بهش گفتم سیم کارتت دائمیه یااعتباری؟؟

.

.

.

.

گفت:ایرانسله!!

وای وای وای دلم یعنی ازخنده داشتم زمینو گازمیگرفتم!!

جلسه قبلش هاله تعریف میکرد:

خانواده بابا بزرگم اینازمانی که موشک میزدن رفتن توی دسشویی عمومی قایم شدن...بابابزرگ هاله اومد داخل گفت:دِ اخه لامصبا یه جایی قایم میشدین که اگه بمب زدن لااقل تمیزبمیرید!! وای  اینقد خندیدیم به این که نمیتونستیم نفس بکشیم!

یه سوتی هم که خودم دادم این بود که تادوساعت پیش داشتم باایدا بحث میکردم که کانادا توی اروپاست نه امریکای شمالی!!اخرشم ک ضایع شدم!!

یه چیزیم توتلویزیون میگفت که ازخنده غش کردم وقتی شنیدمش:

فقط توی ایرانه که همون فردای فوت یه نفر...تمام فامیلاش خواب میبینن:اون توی یه باغ سرسبزبود،یه لباس سفیدتنش بود...میگفت :من جام خوبه!!

والا تو فامیل ماکه همینطوره شمارونمیدونم!!

ایا فامیل هاچاخان میکنند؟؟ایا تمامی مرگان جاشون خوبه؟؟

ایا دکور بهشت دیگه قدیمی شده همه همینو تو خواب میبینن؟

ایا؟؟؟؟؟؟

خب من بعداز3روز بازگشتم چه خبر؟؟خانواده خوبن؟؟بازگشت شکوهمندم راتبریک میگووید؟؟

من رفته بودم خوزستان جاتون خالی خیلــــــــــــــــــــــی گرم بود ادم اتیش میگرفت ولی اینجااب و هوابهتره!

ای خدااااااااااا من 3روز نبودم این بوووووق ها هم پست نذاشتن!!

یعنی ماســـــــــــــــــــــت فعالیتش از این دوتابیشتره!!

یعنی بانظراتتون ترکوندینا...!!14تـــــــــــــــــــا!اره برای من زیاده!

خب من برم پست پیداکنم براتون بذارم!!

اینم همینطوری گذاشتم چون شکلک مورد علاقه امه

شکلک کارتونی ازسوپرجنیور(عشق ملیکا)

شکلک های کارتونی از چند سلبریتی اولیشم ادام عشق خودمه:

پیام استادبه دانشجویان:

دانشجوی عزیز...وقتی سرکلاس SMSبازی میکنی من میفهمم چون هیچ آدم عاقلی به خشتک شلوارش زول نمیزنه ولبخندبزنه!!

گفتند عینک سیاهت را بردار...دنیا پراز زیبا ییست..

عینکم رابرداشتم...وحشت کردم از هیاهوی رنگها...

عینکم رابدهید...می خواهم به دنیای یک رنگم پناه ببرم...

یکی بود یکی نبود...

اون که بود توبودی...اون که توقلب تو هیچ وقت نبودمن بودم

یکی داشت یکی نداشت...

اون که داشت توبودی...اون که غیرازتو هیچ کس رو نداشت من بودم

یکی خواست یکی نخواست...

اون که خواست توبودی...اون که نخواست ازتو جداشه من بودم

یکی رفت یکی نرفت...

اون که رفت توبودی...اون که به جزتودنبال هیچکی نرفت...

من بودم..

کاش میشدباردیگرسرنوشت از سر نوشت...

کاش میشدهرچه هست بر دفتر خوبی نوشت...

کاش میشد بر قلم هایی که برعالم رواست...

بامحبت با وفا با مهربانی ها نوشت...

کاش میشد اشتباه هرگز نبودش درجهان...

داستان زندگانی بی غلط اما نوشت...

کاش دل ها از ازل مهمور حسرت ها نبود...

کاین همه ای کاش ها بر دفتر دلها نوشت...

نمی نویسم...چون میدانم هیچگاه نوشته هایم را نمیخوانی!!

حرف نمیزنم...چون میدانم هیچگاه حرف هایم رانمیفهمی!!

نگاهت نمی کنم...چون تواصلانگاهم رانمیبینی!!

صدایت نمیزنم...زیرا اشک های من برای توبی فایده است!!

فقط میخندم...چون تودر هرصورت می گویی من دیوانه ام!!!

استاد:وقتی بزرگ شدی چه میکنی؟

شاگرد:ازدواج

استاد:نخیر منظورم اینه که چی میشی؟

شاگرد:داماد

استاد:اوه!منظورم اینه که وقتی ببزرگ شدی چی بدست میاری؟

شاگرد:زن!

استاد:ابلــــــــه!!!!!!!وقتی بزرگ شدی برایه پدر مادر چی میگیری؟

شاگرد:عروسی میگیرم

استاد: پسر جان پدر و مادرت در اینده از تو چی میخوان؟

شاگرد: یه زندگی متاهلی موفق3>