هعی...
بابام داشت باهام درمورد امتحانات نهایی حرف میزد گفت امتحان نهایی از کجا میاد؟؟
من:استان!
بابام:خب چه فرقی بابقیه ی امتحانا داره؟؟
من:امممم...خب..خب بعدش بهمون سیکل میدن!!
بابام هنگ کرد مامانم هم اونو خنده اش گرفته بود!
بابام:...خب اونکه اره منظورم اینه که نکات ریز کتاب ....
....
سر زنگ علوم فاطمه و فائزه داشتن چرتو پرت میگفتن و میخندیدیم یهو کتشون(صندلیشون)برگشت اینا فرود موفقی با مخ داشتن
معلم علوممون:این بچه بازیا چیه بلند شید ببینم
فاطمه یهو بلند شد گفت:خانم چرا باما دعوا میکنید؟؟اگه چیزیمون میشد چی؟؟
اگه ضربه مغزی میشدیم چی؟؟
ما اینده سازان ملت!ما ناسلامتی قراره زن دکتر و مهندسان این جامعه بشیم!!
....
یعنی همسر اینده ی من الان تو اینترنته؟؟
خااااک تو سرررت!!پاشو برو برای ایندمون پول جمع کن!!
واسه بچه هامون...چقدر بی فکری!!
نظرات شما عزیزان:
تبادل لینک
هوشمند
برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان هرچی که
دلمون
بخواد...
و آدرس
setareye5par.LXB.ir
لینک نمایید
سپس مشخصات
لینک خود را در
زیر نوشته . در
صورت وجود لینک
ما در سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 125
بازدید ماه : 189
بازدید کل : 38249
تعداد مطالب : 552
تعداد نظرات : 1459
تعداد آنلاین : 1