از ایستگاه مترو صادقیه تا ایستگاه علم و صنعت رو مغز رفیقم کار کردم که یه کاری و برام انجام بده
تا راضی شد یه دختر سیریش فال فروشی اومد , رفيقم فال خريد , تا فال و خوند گفت " یاسی بی خیال , من که از اولش گفتم انجام نمی دم "
و پا شد رفت , فال و ورداشتم دیدم توش نوشته
" پیشنهادی به شما می شود از طرف یک گرگ خبیث دوست نما , شخصی با قامت بلند
چشمان درشت , موهای کوتاه , اصلا نپذیرید که تمامش ضرر , تباهی است "
فقط مونده بود حافظ تو فال بگه : یه وقت گول این رفیق اشغالتو نخوری،داره دروغ میگه دختره ی پفیوز... :|
یعنی درحد فال هم شانس نداریم...
نظرات شما عزیزان:
تبادل لینک
هوشمند
برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان هرچی که
دلمون
بخواد...
و آدرس
setareye5par.LXB.ir
لینک نمایید
سپس مشخصات
لینک خود را در
زیر نوشته . در
صورت وجود لینک
ما در سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 97
بازدید هفته : 183
بازدید ماه : 618
بازدید کل : 39735
تعداد مطالب : 552
تعداد نظرات : 1459
تعداد آنلاین : 1